توسعۀ ســریع شهرنشــینی، تأثیرات قابل توجهی بر هسته های قدیمی و تاریخی شهرها گذاشته است. به عبارت دیگر این پهنه ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل گشته اند و مهم ترین عامل تاثیرگذار در متروکه شدن آنها عامل اقتصادی است که باعت گ چکیده کامل
توسعۀ ســریع شهرنشــینی، تأثیرات قابل توجهی بر هسته های قدیمی و تاریخی شهرها گذاشته است. به عبارت دیگر این پهنه ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل گشته اند و مهم ترین عامل تاثیرگذار در متروکه شدن آنها عامل اقتصادی است که باعت گردیده این بافت ها از فرایند توسعه عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی ها تبدیل شوند. در این راستا کلانشهر تهران از جمله شهرهای بزرگی است که تحت تاثیر توسعه شتابان شهرنشینی با مخاطرات و نابسامانی در ابعاد مختلف در هسته های قدیمی و تاریخی روبه رو است که نمود این نابسامانی ها و چالش، در سطح منطقه 10 شهر تهران با داشتن مساحت قابل توجهی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری (5۲ درصد) بارزتر و شدیدتر است و به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم شهروندان را درگیر مسائل و مشکلات گسترده ای کرده است. لذا این پژوهش بر آن است در قالب رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در بافت های ناکارآمد و فرسوده شهری یعنی بازآفرینی پایدار شهری (با رویکرد بازآفرینی اقتصادمدار) از طریق برنامه ریزی راهبردی ضمن تحلیل وضع موجود جایگاه بافت فرسوده منطقه 10 شهر تهران در حوزه اقتصادی، به ارائه راهبردهای کلیدی به منظور استفاده بهینه از ظرفیت ها و امکانات بالقوه درون بافت و بازگرداندن رونق اقتصادی به محدوده بافت مورد مطالعه بپردازد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی-تحلیلی است. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها مدل تلفیقی SWOT- AHP است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بافت فرسوده و ناکارآمد منطقه 10 شهر تهران در حوزه اقتصادی به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با فرصت های قابل توجهی روبه رو است که در نهایت با اتخاذ راهبردهای انطباقی (بازنگری) می توان با کاستن از ضعف های موجود حداکثر استفاده را از فرصت های موجود در حوزه اقتصادی برد.
پرونده مقاله
ایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمی چکیده کامل
ایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمینه پیشگیری و مقابله با آتش سوزی وحادثه از اهمیت قابل توجهی برخورداراست. در بافت فرسوده و قدیمی به دلیل تامین دسترسی مناسب و حداقل زمان استاندارد رسیدن به محل حریق و به طورکلی تامین ایمنی شهری احداث ایستگاههای آتشنشانی از اهمیت دوچندان برخورداراست. هدف اصلی تحقیق بررسی و اولویتبندی عوامل موثربر مکانیابی بهینه به منظور تاسیس ایستگاههای آتش در بافت فرسوده شهر تهران میباشد. در این پژوهش ابتدا با بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی که یک روش تصمیمگیری چندمعیاره است پرداخته سپس معیارها و زیر معیارها عوامل مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی را وزن دهی و اولویتبندی آنها نموده است. نتایج حاصله نشان میدهدکه ازبین عوامل مهم دسترسی، تراکم جمعیت، مجاورت و مخاطرات محیطی عامل دسترسی با476/0بیشترین وزن را در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده شهر تهران به خود اختصاص داده است.
پرونده مقاله
معماری مسکونی در ایران و خصوصا در تهران، از اوایل پهلوی، دستخوش تغییراتی در ساختار کالبدی-کاربردیشد، به نحوی که، بناهای تک واحدی به مجتمع های آپارتمانی با زندگی عمودی تبدیل شدند. در این میان، یکی از مهترین عوامل موثر در این تحولات، فناوری حاصل از انقلاب صنعتی می باشد چکیده کامل
معماری مسکونی در ایران و خصوصا در تهران، از اوایل پهلوی، دستخوش تغییراتی در ساختار کالبدی-کاربردیشد، به نحوی که، بناهای تک واحدی به مجتمع های آپارتمانی با زندگی عمودی تبدیل شدند. در این میان، یکی از مهترین عوامل موثر در این تحولات، فناوری حاصل از انقلاب صنعتی می باشد که به عنوان عاملی قدرتمند، تحولات وسیعی را ایجاد نموده است. امروزه بناها به واسطه توسعه تجهیزات و مصالح جدیدتر، با تحولات ساختاری زیادی و ارزش گذاری های متفاوتی مواجه شده اند کهاین پژوهش بازتاب اثرگذاری فناوری بر معماری مجتمع های مسکونی در دوره معاصر و طی دو بازه زمانی پهلوی و انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار داده است. در این راستا، در بخش نظری با رویکرد کیفی و مطالعات کتابخانه ای و با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی، چهارچوب نظری ارائه شد و سپس با مطالعات میدانی و تدوین پرسشنامه، چهارچوب نظری از طریق برنامه آماری SPSSارزیابی و تحلیلشد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که؛ میان متغیر مستقل سخت ابزار(با سه بعد رفاهی، امنیتی و تنوع-تجمل) از بحث «فناوری» با سه بحث محوطه-نما، معماری داخلی-پلان و تزئینات از متغیر «مجتمع مسکونی» رابطه نسبتا ضعیفی در دوره پهلوی وجود داشته است در حالی که در دوره انقلاب اسلامی این رابطه قوی تر است و به شدت احساس می شود. بدین معنی که در دوره پهلوی تغییرات در سخت ابزار می تواند تا حدودی در مجتمع مسکونی نیز تأثیرگذار باشد. اما برای بازه زمانی انقلاب اسلامی، این رابطه بیشتر به چشم می آید، به نحوی که شدت این رابطه در دوره پهلوی با میانگین۲۰۷/۰ و در دوره انقلاب اسلامی با میانگین۳۹۰/۰ می باشد که در میان مسئله قابل ملاحظه؛ اهمیت بالاتر بحث «معماری داخلی/پلان» در هر دو دوره مذکور نسبت به دو بحث دیگر یعنی «تزئینات داخلی» و « محوطه/نما» در معماری مجتمع ها می باشد.
پرونده مقاله
با توجه به آسیبپذیری بالای بافتهای فرسوده شهری، ضرورت پیشتدبیری نظاممند و ارائه ویژگیها و مؤلفههای الگویی کارآمد در مدیریت بحران در این بافتها وجود دارد که ابعاد تصمیمگیری در مدیریت خطرپذیری زلزله در آنهارا روشن سازد. هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفههای الگوی چکیده کامل
با توجه به آسیبپذیری بالای بافتهای فرسوده شهری، ضرورت پیشتدبیری نظاممند و ارائه ویژگیها و مؤلفههای الگویی کارآمد در مدیریت بحران در این بافتها وجود دارد که ابعاد تصمیمگیری در مدیریت خطرپذیری زلزله در آنهارا روشن سازد. هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفههای الگوی مناسب مدیریت بحران در بافتهای فرسوده شهری به منظوركنترل و كاهش صدمات و خسارات ناشی از وقوع زلزله در مقطع قبل از رخداد آن (مرحله پیشگیری) در بافتهای فرسوده شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی - تحلیلی و چون در تلاش برای برقراری ارتباط میان ابعاد و مؤلفههای مدیریت بحران زلزله در بافتهای فرسوده شهری است، اکتشافی است. پس از شناسایی ابعاد و مؤلفههای الگوی مدیریت بحران در بافتهای فرسوده در مطالعات اسنادی (مبانی نظری، تجارب ایران و تجارب جهانی)، با مراجعه به صاحبنظران و کارشناسان تدقیق و اولویتگذاری شده است و در گام بعدی ضریب اهمیت هر یک از مؤلفهها مشخص شده و نتایج پرسشنامهها به صورت محتوایی با استفاده از نرم افزار PLS ارزیابی و تعیین اعتبار شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در زمینه مدیریت بحران در بافتهای فرسوده شهر تهران بیش از این که به مدیریت بحران با نگاه پس از بحران در این بافتها نگاه کرد ضرورت دارد نگاه مدیریت ریسک و پیشاندیشانه و پیش از بحران به آن داشت. در مرحله پیش از بحران توجه به ابعاد مختلف و در نظر گرفتن مؤلفههای تاثیرگذار هر یک از ابعاد در مدیریت بحران (ابعاد اجتماعی و فرهنگی، کالبدی - محیطی، اقتصادی، ساختاری و مدیریتی، حقوقی - قانونی و زیرساختها) در بافتهای فرسوده شهری و به کارگیری آنها میتواند در نهایت منجر به کاهش آسیبپذیری و ارتقاء تابآوری این بافتها در مواجهه با سوانح مختلف از جمله زلزله شود.
پرونده مقاله